تو به من خندیدی و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را یدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید

غضب‌آلود به من کرد نگاه
سیب دندان‌زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز
سال‌هاست که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرارکنان می‌دهد آزارم
و من اندیشه‌کنان غرق در این پندارم
که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت

حمید مصدق ( خرداد ۱۳۴۳)

 

من به تو خندیدم
چون که می‌دانستم
تو به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را یدی
پدرم از پی تو تند دوید
و نمی‌دانستی باغبان باغچه همسایه
پدر پیر من است
من به تو خندیدم
تا که با خنده تو پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو لیک لرزه انداخت به دستان من و
سیب دندان‌زده از دست من افتاد به خاک
دل من گفت: برو
چون نمی‌خواست به خاطر بسپارد گریه تلخ تو را
و من رفتم و هنوز سال‌هاست که در ذهن من آرام آرام
حیرت و بغض تو تکرارکنان
می‌دهد آزارم
و من اندیشه‌کنان غرق در این پندارم
که چه می‌شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت

فروغ فرخزاد

 

او به تو خندید و تو نمی‌دانستی
این که او می‌داند
تو به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را یدی
از پی‌ات تند دویدم
سیب را دست دخترکم من دیدم
غضب‌آلود نگاهت کردم
بر دلت بغض دوید
بغض ِ چشمت را دید
دل و دستش لرزید
سیب دندان‌زده از دست ِ دل افتاد به خاک
و در آن دم فهمیدم
آنچه تو یدی سیب نبود
دل ِ دُردانه من بود که افتاد به خاک
ناگهان رفت و هنوز
سال‌هاست که در چشم من آرام آرام
هجر تلخ دل و دلدار تکرارکنان
می‌دهد آزارم
چهره زرد و حزین ِ دختر ِ من هر دم
می‌دهد دشنامم
کاش آن روز در آن باغ نبودم هرگز
و من اندیشه‌کنان غرق در این پندارم
که خدای عالم
ز چه رو در همه باغچه‌ها سیب نکاشت؟

مسعود قلیمرادی

 

دخترک خندید و
پسرک ماتش برد
که به چه دلهره از باغچه‌ی همسایه، سیب را یده
باغبان از پی او تند دوید
به خیالش می‌خواست
حرمت باغچه و دختر کم‌سالش را
از پسر پس گیرد
غضب‌آلود به او غیظی کرد
این وسط من بودم
سیب دندان‌زده‌ای که روی خاک افتادم
من که پیغمبر عشقی معصوم
بین دستان پر از دلهره ی یک عاشق
و لب و دندانِ
تشنه‌ی کشف و پر از پرسش دختر بودم
و به خاک افتادم
چون رسولی ناکام
هر دو را بغض ربود
دخترک رفت ولی زیر لب این را می‌گفت
او یقیناً پی معشوق خودش می‌آید
پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود
مطمئناً که پشیمان شده بر می‌گردد
سال‌هاست که پوسیده ام آرام آرام
عشق قربانی مظلوم غرور است هنوز
جسم من تجزیه شد ساده ولی ذراتم
همه اندیشه‌کنان غرق در این پندارند
این جدایی به خدا رابطه با سیب نداشت

جواد نوروزی



هر چی کی بخوای تو ,باغچه ,ِ ,دلهره ,افتاد ,اندیشه‌کنان ,دلهره از ,چه دلهره ,سیب را ,افتاد به ,غرق درمنبع

کفش فوتسال پسرانه کد 1013

دانلود اسکریپت شماره 5 تبادل لینک هوشمند و اتوماتیک به همراه آموزش نصب

دانلود پروژه محوطه سازی مکانهای ورزشی‎ (فرمت فایل word ورد و پاورپوینت ppt)تعداد صفحات 48

دانلود مقاله پیرامون روانشناسی ورزش (فرمت فایل word ورد )تعداد صفحات160 صفحه

گزارش کارآموزی بررسی روشهای کنترل و ارزیابی موجودی کالا و انبارداری در شرکت سیمین تجارت نقش جهان

آموزش ارسال لینک های تلگرامی در واتس آپ(اختصاصی پرامیس شاپ)

دانلود نرم افزار VivaVideo مود شده-ویرایشگر حرفه ای فیلم(اختصاصی پرامیس شاپ)

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود ویدئو سفر Game بهترین دکتر جراحی در تهران قهوه دات کام آشپزباشی اجاره انواع ماشین چگونگی کار با انواع آسیاب صنعتی و خانگی الان بخر تحویل بگیر وبلاگ ارسال جزوه دانشجویان مهندسی کامپیوتر